صفحه اول

در باره کار حزبی در میان کارگران فصلی

به نقل از نشریه پیشرو (ارگان سازمان کردستان حزب کمونیست ایران- کومه له) شماره ۶ فروردین ۱۳۶۴. جد از تعداد نسبتا معدود کارگرانی که کارخانه کار ثابت داشتند، در کردستان بخش اصلی طبقه کارگر را کارگران فصلی تشکیل میدادند. کارگرانی که بهار و تابستان، و گاه پائیز، برای کار عازم مناطق مختلف ایران از بندر عباس و چاه بهار تا آستارا و جلفا میشدند. این کارگران در بخش های مختلف از کوره های آجر پزی و کارگاه های ساختمانی و راه سازی از بنادر تا سایر بخش ها به کار مشغول بودند. برای ما در آن زمان آگاه کردن و متحد کردن طبقه کارگر در کردستان بدون کار متمرکز در میان کارگران فصلی ممکن نبود. این امر طی چندین سال مشغله اصلی من، به عنوان مسئول این کار در کمیته رهبری کومه له، و کمیته های تشکیلات های شهر و روستا و فعالیت دسته های سازمانده و مروج – سازمان دهندگان بود. در اواخر دهه ۶۰ شمسی به جرات میتوان گفت که تمام محیط های کار و زندگی این کارگران تحت پوشش قرار داشتند و نتایج بسیار گران بهائی در امر متحد کردن طبقه کارگر و مبارزه با ناسیونالیسم، از هر قماش آن، داشت. این فعالیت هیچگاه در زندگی سیاسی و قطب نمای فکری و سنتی آنچه که به نام کومه له شناخته میشد داشت جای مهمی بازی نکرد که خود این واقعیت یکی از اختلاف در حزب کمونیست ایران بود.

بهار هر سال برای توده وسیعی از کارگران و زحمتکشان کردستان نوید دهنده روز نو، سال نو و یا هر چیز نو دیگری نیست. بهار هر سال برای این توده ی کارگر و زحمتکش تنها "نوید" دهنده ی فرا رسیدن "فصل کار"، فصلی که در آن برای نجات از مرگ ناشی از گرسنگی باید آماده بود که آخرین رمق های حیات خود و خانواده را به ارزان ترین قیمت ممکن، در سخت ترین شرایط کاری و تحت وحشیانه ترین استبداد لجام گسیخته اسلامی سرمایه به حراج گذاشت. بهار "نوید" دهنده ی مرگ تدریجی، "نوید" دهنده ی زمستانی فلاکت بار تر است. بهار آغاز فصل کار برای کارگران فصلی است. با نزدیک شدن بهار سیل مهاجرت کارگران فصلی از کردستان به شهر های دیگر ایران سرازیر میشود. کوره ها، کارگاه های راه سازی و ساختمانی، بنادر و غیره بازار حراج نیروی حیات این توده ی وسیع انسان ها است. این فصل تنها میتواند نوید دهنده ی رهائی از این زندگی فلاکت بار باشد اگر ما قاصدان راستین آگاهی و تشکل در دل این توده ی ستم کش، این نیروی حیات جامعه ی کنونی مان باشیم.

در آستانه ی این فصل مروری بر وظایف پیشروان و فعالین حزبی در میان کارگران فصلی، بخصوص در "فصل کار" قطعاً ما را در ایفای نقش مان یاری خواهد داد.

***

کارگران فصلی بخش وسیعی از پرولتاریای کرد را تشکیل می دهند. بی گمان امر آگاه گری و متشکل ساختن طبقه کارگر در کردستان بدون عطف توجه جدی به این توده ی وسیع کارگر و زحمتکش امکان پذیر نخواهد بود. توده ای که به لحاظ شرایط کار و معیشت شان در بدترین شرایط ممکن به سر میبرد و غالبا محیط کار و زیست آنها محیط های فعال مبارزه ی کارگری است.

آنچه که کار در میان این بخش از طبقه کارگر را برای فعالین و ارگان های تشکیلاتی ما با مشکلاتی روبرو ساخته است مساله جابجائی مکرر و یا فصلی این کارگران است. این جابجائی ها مکرراً سبب قطع ارتباط، پراکنده شدن فعالین و جمع هائی که توسط آنها بوجود آمده می گردد.

ما در بحثی که پیرامون جایگاه کار محلی در "پیشرو" شماره ۵ داشتیم مبانی کار در میان کارگران پراکنده و فصلی را مورد بررسی قرار دادیم و گفتیم که کارگران فصلی علیرغم سیّالیّت و پراکندگی در محیط زیست شان به درجه زیادی متمرکز هستند. و بنابراین پایه ی اصلی کار در میان این کارگران را کار محلی تشکیل میدهد.

گفتیم که کار محلی به ما امکان میدهد که هنگام مهاجرت کارگران، جمع ها، محافل و حوزه های شکل گرفته به درجه ی زیادی خود را حفظ نمایند و در محیط کار و زیست جدید کماکان به فعالیت خود ادامه دهند.

رفقائی که در محیط زیست کارگران (محلات زحمتکش نشین شهر ها و یا روستا های محل سکونت آنها) محافل خانوادگی، محافل ترویجی، جمع ها و حوزه هائی را سازمان داده اند و میتوانند با اتکا بر این تشکل ها و یا بکار بردن رهنمود های ما در این زمینه نه تنها کارائی خود را حفظ نمایند بلکه عرصه ی بسیار وسیعتری را برای فعالیت خود فراهم نمایند. همچنین رفقائی که تازه دست بکار شده اند نیز با اتکا بر همین سیاست قادر خواهند بود کار خود را ادامه دهند و بعد از "فصل کار" با دستی پر به محل زیست "ثابت" کارگران باز گردند.

کار در میان کارگران فصلی علاوه بر اهمیت عمومی آن (به مثابه کار در میان توده ی وسیعی از پرولتاریای کرد) دارای اهمیت خاص خود نیز می باشد. این اهمیت ویژه ناشی از آن است که کارگران فصلی از یک طرف قادر اند امکانات ارتباطی وسیعی به شهر های خارج از کردستان را در اختیار حزب قرار دهند و از طرف دیگر سرپُل ارتباط با توده ی وسیعی از کارگران کرد و غیر کرد گردند و رفقا و فعالین ما میتوانند قاصدان آگاهی و تشکل برای این توده وسیع باشند.

صرف نظر از تعقیب سیاسی عمومی کار تشکیلاتی ما در میان کارگران فصلی که پیش تر (همچنین در "پیشرو" شماره ۵) توضیح داده شد. توجه رفقای هوادار و فعال را به رعایت اکید نکات زیر در "فصل کار" جلب می کنیم.

قبل از هر چیز بیاد داشته باشید که بخشی از کارگران خانواده خود را در محیط زیست "ثابت" شان بر جای میگذارند و به اصطلاح تنها عازم کار میشوند. رفقای فعال باید توجه داشته باشند که این خانواده ها نباید از زیر پوشش کار آگاه گرانه ی ما خارج شوند. لذا باید تقسیم کار مناسب در میان خود، با حفظ ارتباط خود با این خانواده ها (که میتواند با اتکا بر ارتباط طبیعی کارگران با خانواده هایشان انجام شود) و با شیوه های دیگر، این کار را به صورت مداوم و ادامه کار پیش ببرند.

برقرار نگاه داشتن و تحکیم ارتباط کارگران با خانواده هایشان میتواند همچنین به سادگی همچون یک کانال ارتباطی مطمئن و ادامه کار با حزب عمل نماید. رفت و آمد گاه و بی گاه کارگران به محل زیست شان، هر چند کوتاه مدت هم که باشد، امری طبیعی است و این رفت و آمد میتواند هم محمل حفظ ارتباط با بخش باقی مانده در محیط زیست باشد و هم کانال ارتباطی با حزب.

نکته دوم این است که رفقای ما باید سعی کنند کارگران و زحمتکشان ی که موضوع کار آنها است را تشویق نمایند که تا آنجائی که امکان دارد در یک محل و یا در محل های نزدیک به هم به کار مشغول شوند. بدین ترتیب ارتباط آن ها با یکدیگر مختل نمیشود و با حفظ ارتباط نزدیک امکان ادامه کاری آنها کماکان باقی می ماند.

با توجه به اینکه در بسیاری از موارد کارگران همراه خانواده هایشان و یا به صورت دسته جمعی عازم کار میشوند و خود نیز بشدت مایل اند که در جوار یکدیگر باقی بمانند، امر حفظ ارتباط با یکدیگر بسیار ساده خواهد بود.

سوم اینکه رفقای ما باید قطعاً و حتماً ارتباط شان را با ما حفظ نمایند. کماکان گزارش های خبری و تشکیلاتی شان را برای ما بفرستند و به برنامه های رادیوئی به دقت گوش دهند و کماکان وظیفی را که در این رابطه بر عهده دارند انجام دهند. و فراتر از این باید تعداد هرچه بیشتری از کارگران را به خبرنگاری برای حزب و نامه نوشتن، تشویق نمایند.

این امر هم از طریق آدرس های علنی ما در خارج کشور و هم از طریق ارتباطاتی که از طریق کردستان برقرار است، یعنی رساندن نامه و گزارشات بدست پیشمرگان کومه له قابل انجام است. حتما بخاطر داشته باشید که در نوشته هایتان چه از طریق آدرس های علنی خارج و چه از طریق پیشمرگان کومه له ضوابط امنیتی را به همان صورت که مکرراً توضیح داده ایم بکار ببرید. بخصوص استفاده از رمز نویسی و نامرئی نویسی دارای اهمیت حیاتی است.

بالاخره نکته چهارم این است که عرصه ی کار رفقای ما قطعاً نباید به کار در میان کارگران کرد محدود به ماند. محیط کار جدید و همجواری کارگران کرد با سایر ملیت های ایران این امکان را بوجود می آورد که کارگران غیر کرد نیز به موضوع کار رفقای ما بدل شوند، هم سرنوشتی و هم طبقه ای بودن همه کارگران صرف نظر از ملیت و مذهب شان به سادگی هرچه بیشتری هم به کارگران کرد و هم به کارگران غیر کرد نشان داده شود و روح اتحاد و همبستگی طبقاتی در میان آنان تقویت گردد و پایه های هم پیمانی و وحدت هرچه وسیع تر آن ها به زیر پرچم حزب کمونیست ایران محکم تر و استوار تر گردد.

رفقا و هواداران ما باید علاوه بر کارگران کرد وسیع ترین روابط را با سایر کارگران، چه در محیط زیست (جمع های خانوادگی و...) و چه در محیط کار شان، برقرار نمایند، تعداد هرچه بیشتری از آنان را به منافع طبقاتی خود آشنا کنند، حزب کمونیست ایران، جنبش انقلابی در کردستان و نقش ما در آن و رادیو ها و نشریات حزب را به آنان بشناسانند، مطالبات برنامه ای ما را به مطالبات آنان تبدیل نمایند، و آنها را به ارتباط گیری با حزب تشویق نموده و راه برقراری این ارتباط را به آنها بیاموزند و در یک کلام آنها را مانند خود کمونیست کنند.

رفقای ما باید این هدف را در مقابل خود قرار دهند که در پایان "فصل کار" نه تنها جمع ها و محافل و حوزه های معطوف به محیط کارگران کرد را تشکیل داده و یا تحکیم نموده باشند، بلکه رابطه ای فشرده و حتی المقدور پابرجا را میان کارگران کرد و غیر کرد بوجود آورده باشند، انواع محافل خانوادگی و ترویجی را در میان کارگران غیر کرد نیز سازمان داده باشند. در چنین صورتی همه کارگران (کرد و غیر کرد) با احساس همبستگی نزدیک تر و با احساس روشن تری از راه رهائی، با هدف آغاز کردن دور جدیدی از کار در محیط های زیست "ثابت شان"، با اراده ای محکم تر در پایان دادن به زندگی فلاکت بار شان، با این امید که سال آینده سال پربار تری در رسیدن به سال رهائی آنها، سال رهائی همه ی انسان های شریف و زحمتکش از ستم و بند سرمایه داری باشد به محل های خود باز خواهند گشت.

کورش مدرسی

اسفند ۱۳۶۳