صفحه اول
توضیح: سال های ۸۹ و ۹۰ میلادی حزب کمونیست ایران شاهد طرح کامل بحث هائی از جانب منصور حکمت تحت عنوان "کمونیسم کارگری" بود. این بحث، هنگامی که به نقد از کومه له تسری یافت با عکس العملی از جانب کمیته رهبری کومه له (ک.ر.) روبروو شد که برای سنگری بندی در مقابل "نفی کومه له" به عقب مانده ترین شیوه های تشکیلاتی و نظرگاه های سیاسی اتکا داشت. در آن زمان بخش بزرگی از تشکیلات کومه له، با نقطه عزیمت های متفاوت، در مقابل ک.ر. ایستاد. اسناد این جدال ها منتشر شده اند. آنچه در اینجا میخوانید بخشی نامه هائی است که طی این مدت خطاب به رفقای مختلف نوشته ام. در این دوره من، علاوه بر عضویت در کانون کمونیسم کارگری، در پست دبیر کمیته مرکزی و بعدا عضو دفتر سیاسی کار کردم. انتشار این نامه ها و نوشته ها میتواند تصویری ابژکتیو تر از کشاکش های آن دوره را بدست بدهد.

نامه سوم به صالح سرداری در مورد جدال چپ و راست در کو مه له در سال ۱۳۶۸

صالح عزیز

باگرمترین سلامها امیدوارم خوب و سرحال باشى

ظاهرا، از روی نامه هائى که بدستم رسیده، نامه قبلى من به طبع بعضى از رفقا خوش نیامده است. ولى متاسفانه بجای هرگونه بحث سیاسى جدی، و یا لااقل توضیح این نکته برای خودشان که چه اتفاقى دارد میافتد، طوری بحث می کنند که چیزی نشده و یا من مالخولیای حب مقام گرفته ام و یا ظوابط مبارزه ایدئولوژیک را فراموش کرده ام. طرح چنین بحث هائى آنهم در مهمترین دوره حیات کومه له و در حالی که اتفاقات مهمى دارد مى افتد چه چیز جز ساده اندیشى سیاسى و یا ندیدن و در واقع شریک بودن در تعرض و بعد از آن افول راست داشته باشد؟

چاقو دسته خود را نمى برد. این بوچون حتى تصور درستى نه از وضع خود دارد و نه از وضع فعلى تشکیلات، شاید هم خودش را به آن راه میزند. از خود فریبى اگر بتوان گذشت از فریب دیگران نمى توان صرف نظر کرد. برای اینها منطق مبارزه و اتفاقات کشمکش و یا سازش بین رهبران است. فلانى رفته بهمانى را ببیند به سازشى میرسند. نگران نباشید. این منطق چقدر با منطق و افق همه راست های دنیا و همین حزب دمکرات و مجاهدین خودمان جور است؟ مذاکره داریم شده افق مخالفین ما در کردستان آنوقت میگویند چرا بما میگوئید راست؟ یکى از جلوه های راست درست همین است که مبارزه و شم ش را این گونه تبیین می کند. سیاست ها، گرایشها، نیروهای اجتماعى، طبقات و غیره حداکثر جایشان در ویترین مواضع ایدئولوژی است. از ما میخواهند راست بودن شان را به آنها ثابت کنیم. نمى دانم چطور با کسى که واقعیات بدیهى را انکار می کند میتوان زبان مشترکى پیدا کرد. هنوز میگویند ما کمونیسم کارگری را قبول داریم فقط روی ارزیابى از دوره معین از کومه له حرف داریم. فکر می کنند با دسته کورها طرف اند، جلسه ای میگذارند تا ارزیایبى و نقطه نظراتشان را در مورد همه مسائل حزب در تمایز با نظرات رسمى طرح کنند، تا بدیهیات مار کسستى به عنوان ابداعات سر از نشریات ما بر نیاورند و برایشان کلاس اکابر نگذارند، راجع به همه مسائل این حزب حرف میزنند و حرف متمایز از نظرات رسمى هم میزنند، مسئولین رابرای بسیج تشکیلات شارژ می کنند و تنها وقتى پس می کشند که چپ هوشیار تشکیلات در مقابلشان مى ایستد و آنوقت میگویند با ارزیابى فقط مخالفیم. کسى نیست بپرسد اگر با ارزیابى مخالف بودید، بگذریم از این که این ارزیابى از جایگاه اجتماعى کومه له بود و اتفاقا با همین هم مخالف اندى، بحث اوضاع سیاسى در جلسه مسئولین برای چه بود؟ بحث سیاست سازماندهى ما و بقیه بحث ها چرا در اینجا آمد؟ اگر اینها را انکار کنند، که می کنند، از روی فرهنگ لغت و یا قضایای هندسى نمیتوان راست و چپ را به کس سناساند. باید به این رفقا گفت که لااقل باندازه تختى که وقتى در کشتى شکست میخورد دست حریف را بلند می کرد و سرش را بالا میگرفت اعتماد بنفس از خودتان نشان بدهید. واقعیت این است که این اعتماد بنفس وجود ندارد. اما جالبتر از همه وضع رفقائى است که در این اوضاع و احوال در باب مضرات پخش نامه من یا شعیب در باره محفلیسم و غیره نگران هستند و بحث می کنند و مقاله مینویسند.

این نامه تاریخ دقیق ندارد