صفحه اول

حمله آمریکا به عراق محکوم است

در مورد حمله احتمالى آمریکا به عراق
هفتگى شماره ٩٨ - ٢ فروردین ١٣٨١ - ٢٢ مارس ٢٠٠٢



سوال: آمریکا تهدید کرده که به عراق حمله خواهد کرد و دلیل آنرا داشتن سلاحهای کشتار جمعى توسط عراق اعلام کرده است. احتمال حمله به عراق بعنوان قدم بعدی در جنگ باصطلاح علیه تروریسم زیاد بنظر میرسد. چرا عراق تبدیل به هدف بعدی شده است و دلایل واقعى پشت این حمله کدامند؟

کوروش مدرسى: تهدید آمریکا علیه عراق نه ربطى به سلاحهای کشتار جمعى دارد و نه به مبارزه با تروریسم. تا آنجائى که به سلاحهای کشتار جمعى برمیگردد، قبلا هم گفته‌ایم، آمریکا صاحب بزرگترین زرادخانه سلاحهای هسته‌ای، شیمیائى و بیولوژیکى است و اتفاقا هر وقت مناسب دیده از آن استفاده کرده است. آمریکا تنها کشوری است که از بمب اتمى استفاده کرده است و صدها هزار مردم بیگناه را بقتل رسانده است. هنوز هم رد پای سلاحهای شیمیائى و بیولوژیکى مورد استفاده آمریکا در جنگ ویتنام، چه در زندگى مردم ویتنام و چه روی مدالهائى که ژنرالهای آمریکائى بر سینه شان میزنند، زنده است. آمریکا خود ده سال است که یکى از کشنده‌ترین سلاحهای کشتار جمعى، یعنى محاصره اقتصادی، را علیه مردم عراق بکار میبرد. صدام حسین و دولت عراق بدون شک جنایتکار هستند اما اگر قرار باشد کسى بخاطر استفاده از سلاحهای کشتار جمعى مجازات شود آمریکا نمیتواند و نباید در نقش قاضى ظاهر شود. آمریکا باید در هر دادگاهى در کنار صدام و دولت عراق روی صندلى اتهام قرار گیرد. اما اینجا مساله عدالت نیست و هیچوقت هم چنین نبوده است. بهانه سلاحهای کشتار جمعى در جریان جنگ خلیج توسط آمریکا اختراع شد تا، بعد از سقوط بلوک شرق، نظم نوین جهانى، که مطابق آن دنیا باید بر اساس حفظ منافع آمریکا بچرخد، توجیه شود. امروز هم بهانه همان است و دلایل هم همان.

جنگ علیه تروریسم یک شوخى بیش نیست. دولت اسرائیل دارد هر روزه بزرگترین و هولناکترین جنایتهای تروریستى را بر علیه مردم فلسطین مرتکب میشود. قتلهای باصطلاح هدفمند فلسطینیان، ویران کردن منازل "مشکوک"، کشتن کودکانى که تنها جرمشان مبارزه با اشغالگر است، دستگیریهای شبه هیتلری و صف کردن جمعى فلسطینیان و شماره گذاری آنها مدتهاست در حال وقوع است. نه مخفیانه بلکه در پناه حمایت کامل آمریکا و در برابر چشم همه ما و روی صفحه تلویزیونهایمان. اگر کسى قرار باشد راجع به تروریسم حرف بزند باید از اسرائیل اسم ببرد. دولت عراق جنایتکاری است شبیه اکثر متحدین آمریکا در منطقه.

این بهانه ها بسادگى بخشى از تبلیغات جنگى هستند. هدف دولت آمریکا از تهدیدات اخیر دو جانبه است. از یکطرف آنها میخواهند آتش میهن پرستى آمریکائى را روشن نگه دارند و وجود نیروی نظامى عظیم دائما در حال گسترش آمریکا و هزینه‌های آن همچنین دخالت این نیرو در مناطق مختلف جهان را توجیه کند. از طرف دیگر در ابعاد جهانى میخواهند دنیا را بر اساس نیازهای کمپانیهای آمریکائى و سرمایه داران این کشور بخط کند و حاکمیت مطلق و بى چون و چرای منافع این کشور را تضمین نماید.مخالفت با ماجراجوئیهای جنگى آمریکا در عراق ابعاد جهانى پیدا کرده است. افکار عمومى در اروپا بشدت مخالف این سیاست است. تا زمانى که تروریسم عظیم دولت اسرائیل بر علیه مردم فلسطین در جریان است هیچکدام از دولتهای منطقه جرات شرکت در این پروکاسیون آشکار را ندارند. بدون حمایت دولتهای منطقه و دولتهای اروپائى تنها راهى که در برابر آمریکا میماند بمباران اهداف نظامى، صنعتى و اقتصادی در عراق است. چنین بمبارانى بیش از هرکس و بیش از دولت عراق مردم این کشور را قربانى خواهد گرفت، مردمى که فى‌الحال جنگ و محاصره اقتصادی ده ساله آنها را به تباهى فیزیکى و معنوی کشانده است. ارتش عراق یک نیروی نظامى حرفه‌ای است که میتواند از خود دفاع کند. عملیات نظامى آمریکا پروکاسیونى است که محملى بدست رژیم بعث خواهد داد تا هر جلوه اعتراض را با شدید ترین و وحشیانه‌ترین شیوه‌ای بخون بکشد. اگر آمریکا میخواهد رژیم صدام را سرنگون کند باید به حضور نظامى در منطقه و محاصره اقتصادی عراق پایان دهد تا مردم عراق نفسى بکشند و بتوانند این رژیم را سرنگون سازند. اجبار مردم به مبارزه علیه صدام بزور محاصره و بمباران یک سیاست سایکوپاتیک آمریکائى است که باید فورا متوقف شود.

سوال: وقتى آمریکا به طالبان حمله کرد ما آنرا محکوم نکردیم. (هرچند ما بدرستى بمبارانها و کشتن مردم را محکوم کردیم) موضع حزب کمونیست کارگری در رابطه با حمله به عراق چیست و چرا با موضع این حزب در رابطه با حمله علیه طالبان متفاوت است؟

کوروش مدرسى: موضع ما در مورد رفتار آمریکا و جنگ طلبى این کشور در مورد عراق از همان اول کاملا روشن بوده است. ما خواهان توقف بدون چون و چرای حالت جنگى علیه عراق و لغو فوری تحریم اقتصادی هستیم. آنچه آمریکا در دهه گذشته در عراق انجام داده یکى از شرم آورترین رویدادهای تاریخ معاصر بوده است. میلیونها کودک و مردم بیگناه بخاطر تحریم اقتصادی و جنگ و نابسامانیهای کشور به نابودی کشیده شده‌اند و زندگیشان را از دست داده‌اند. بدون دخالت آمریکا مطمئنا زندگى مردم در این کشور ساده‌تر خواهد شد.

شرایط عراق با شرایط افغانستان بسیار متفاوت است. رژیم طالبان تمام وجوه زندگى اجتماعى و مدنى در این کشور را معلق کرده بود. نیمى از جمعیت، یعنى زنان، به بردگى کامل کشیده شده بودند. تحصیل، بهداشت و تمام مدنیت از بین رفته بود. در ضمن امکان برانداختن رژیم طالبان با حداقل تلفات از میان مردم عادی وجود داشت و رژیم بعدی افغانستان در هر حال از طالبان بهتر بود.

تمام این فاکتورها در عراق متفاوت هستند. عراق کشوری است با حداقل ساختار مدنى. آنچه آمریکا برای عراق در آستین دارد میتواند بسیار بدتر از رژیم فعلى باشد. نتیجه دخالت آمریکا میتواند آنارشى کامل، نابودی کامل مدنیت و ساختارهای اجتماعى در این کشور باشد.

برای آنها که تنها به امپریالیسم فکر میکنند و مردم و سرنوشت آنها برایشان نوعى مسائل جانبى هستند، شرایط افغانستان و عراق مثل هم بنظر میآید. "آنتى-امپریالیسم" آنها را به نتایج مشابه در مورد این دو کشور میرساند. اگر نقطه حرکت انسان مردم و سرنوشت آنها باشد آنوقت نتیجه ای که میگیرد متفاوت خواهد بود. (ادامه دارد)