صفحه اول

تصوير و صداى حقيقت را به مردم برسانيم!

به تلويزيون "کانال جديد" کمک کنيد!



ايران در آستانه بزرگترين تحول تاريخ خود است. جمهورى اسلامى با انقلابى ضد مذهبى، زنانه و جنش خلاصى از عقب ماندگى فرهنگى و شرق زدگى رورو است. جمهورى اسلامى رفتنى است سوالى در اين نيست. سوال اين است که چه دولت و چه ارزشهائى جايگزين دولت و ارزشهاى اسلامى آن ميشود؟ پاسخ به اين سوال سهمى که نسل ما و نسلهاى آينده از زندگى خواهند داشت را تعيين ميکند. معلوم ميشود که آيا براى چندين و چند نسل دوباره خفقان و استثمار، فقر و سرکوب سهم مردم از زندگى است يا براى هميشه از شر همه اينها نجات پيدا خواهند کرد.

روشن است که تعين تکليف بين راست و چپ در تحول در حال شکل گيرى ايران را سياستى که بر جامعه تسلط پيدا ميکند تعيين ميکند. سوال اين است که جامعه خود را با کدام پرچم و کدام سياست تداعى خواهد کرد. با راست يا با چپ؟ سياست، اما، بدون دسترسى بهً مردم معنائى ندارد. زيباترين حرفها اگر به گوش کسى نرسد نا گفته مانده است. تصويرى که در مقابل مردم قرار داده ميشود و حرفى که به گوش مردم رسانده ميشود بيش از هرچيز سياسى است و دنيائى که مردم بايد بخواهند و حقى که در زندگى دارند را برايشان تعريف ميکند. امروز، در قرن بيست و يک، قدرت رسانه هاى ارتباط جمعى و بويژه تلويزيون ابعاد شگفت انگيزى يافته است. اطاق نشيمن و خواب همه تبديل به صحنه دائمى جدال بر سر ترسيم واقعيت و غالبا تحريف آن شده است. از اين عرصه بيش از هرکس دست جنبش انسانيت، جنبش آزادى خواهى، و بشريت متمدن کوتاه است.

هرجا که لازم باشد دست ما را با سرکوب و خفقان با کشتار و زندان از اين ابزار کوتاه ميکنند. سرکوب آزادى بيان درست همين خاصيت را دارد. اگر در ايران ميشد تضمين کرد که از پشت راديو تنها صداى خامنه اى و خاتمى را ميشنويد و اگر ميشد تضمين کرد که روى صفحه تلويزيون تنها چهره هاى نورانى اين دو سيد را ميبينيد نه سرکوب آزادى بيان لازم ميشد و نه پارازيت فرستادن روى آنتن راديو و تلويزيون. هرجا که سرکوب و زندان هنوز لازم نباشد، قطر کيف پولتان و تعداد صفرهاى تراز حساب بانکى تان دامنه حق تان در توضيح دنيا و ترسيم واقعيت را تعريف ميکند. و اين دامنه براى بشريت متمدن جهان ما چقدر تنگ و محدود است. دنيا را دارند سرکوب گران امروز و زندانبانان فردا براى مردم ترسيم ميکنند.

رساندن تصوير و صداى انسانيت، آزاديخواهى، حقيقت و برابرى طلبى به مردم در ايران شرط لازم تبديل شدن به افقى است که جامعه خود را با آن تداعى مى کند. گفتم مردم ايران در سرنگونى جمهورى اسلامى چپ يا راست جامعه را انتخاب خواهند کرد. اينکه کدام يک از اين دو انتخاب شوند اما تنها مسئله حزب کمونيست کارگرى نيست. مسئله کل جامعه است. مسئله هر انسان آزاديخواه و برابرى طلب است.

امروز فضاى تصويرى در مقابل جمهورى اسلامى در ايران تقريبا در انحصار اپوزيسيون راست است. چپ جامعه نمايندگى بسيار محدودى ميشود. اما امروز ميتوان اين انحصار را شکست. حزب کمونيست کارگرى در کار ايجاد يک تلويزيون ٢٤ ساعته براى ايران است. تلويزيونى که درهاى حقيقت را بروى مردم باز نگاه خواهد داشت و سيماى انسانيت، سيماى برابرى طلبى و آزاديخواهى در تحولى که پيش رو داريم خواهد بود.

در اين راه ما به کمک احتياج داريم. راه اندازى اين تلويزيون محتاج سرمايه گذارى اوليه ايست که از امکانات حزب، به معناى اخص آن، خارج است. ما به کمک همه شما انسانهاى برابرى طلب و آزادى خواه که حزب کمونيست کارگرى به معناى اعم آن هستيد احتياج داريم.

براى راه اندازى اين پروزه، که به اعتقاد من جايگاه چپ را درسياست ايران را تغييرى عميق و پابرجا خواهد داد، ما مبلغى حدود ٩٠ هزار پوند استرلينگ (حدود ١٤٠ هزار دلار) کم داريم. اين رقم را ٥٠ نفر که هريک بتوانند چيزى حدود ٢٠٠٠ پوند به اين صندوق کمک کنند ميتوانند تامين نمايند. اين اگر موجودى نقدى شما نيست ميتواند وامى باشد که باز پرداخت آنرا شما تقبل کرده ايد. اطمينان دارم که تعداد انسانهاى آزاديخواه بسيار بيشترى از اين هست که ميتوانند اين مبلغ را تقبل کنند. اگر خودتان اين توانائى را نداريد صداى ما را به اين اشخاص برسانيد. در هرحال هر مبلغى هرچند کوچک هم ما را در اين پروژه کمک خواهد کرد.

کمک تان را از طريق هريک از شماره حسابهاى زير و يا توسط کارت اعتبارى (credit card) بدست ما برسانيد. لطفا کپى قبض پول واريز شده به حساب و يا فرم کارت اعتبارى پر شده و امضا شده را به آدرس ما ارسال کنيد. ما ليست کمک هاى دريافتى (با نام واقعى تا مستعار) را منظما اعلام خواهيم کرد.

براى هر آزاديخواهى، براى هر انسان سوسياليستى و براى هر انسان شرافتمندى بايد روشن باشد که جامعه ايران به نقطه تعيين تکليف قطعى بين راست و چپ نزديک ميشود. چرخيدن جامعه به چپ مسئله همه ما است. به اين پروژه، که رکن لازم اين چرخش جامعه به چپ است، بايد کمک کرد. اين فرصت دوبار به ما داده نميشود.

دستتان را ميفشارم
کورش مدرسى
٢٩ اوت ٢٠٠٣